متن استاتیک شماره 54 موجود نیست

وصیت نامه دانشجوی پزشکی شهید "علیرضا فیجانی"

ولادت : ۴/۱۲/۱۳۴۰

شهادت :  ۲۵/۱۰/۱۳۶۰

 

عکس پرسنلی شهید علیرضا فیجانی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 الذین هاجروا و جاهدوا فى سبیل الله باموالهم و انفسهم اولئک اعظم درجه عندالله

خدایا تومى دانى اکنون که خود را شناخته ام که چه باید بکنم، آنچه را که درتوان و چنته خویش دارم در راه تو و براى تو به کف گرفته ام و به میدان امتحان تو گام نهاده ام.

 اى یکتا باز تو مى دانى که نه ثروتى از این دنیا اندوخته ام که تو را به آن یارى کنم و نه فرزندى که به اذن تو در روى زمین بفرستم و تنها هدیه ناقابلى که دارم همین جان است که دربدن دارم آن هم اگر مقبول درگاه عطاى تو افتد.

 آیا تو مى دانى که اگر درتشییع جنازه بندگان راستگویت و رهروان راه بزرگ سرورت حسین (ع) در رنجم و یا در عاشوراى بزرگ حماسه ساز، تا ریخت اشکها ریخته ام، نه بخاطر فقدان این بزرگان است ونه بخاطر قطعه قطعه شدن بدن این عزیزان و نه بخاطر ناله هاى کودکانشان و نه بخاطر ضجه هاى مادران و خواهرانشان بوده نه ، که اسلام و قرآن جز با ریختن این خونها و با گریه هاى این مادران پایدار نخواهد ماند وتو مى دانى که فقط بخاطر این بود که نکند خداى ناکرده در این امتحان که خداوند بر ما روا مى دارد سرافکنده بیرون بیایم ، گریه ام براین بود که نکند فقط نماز خوانده باشم بدون اینکه روح قیام و مبارزه با ظالمان را فهمیده باشم بى آنکه شهادت حسین (ع) وپیام زینب (س) و رسالت سجاد(ع) را درک کرده باشم، گریه ام از آن بود که نکند خداى نکرده از روزه قضا شکم را خالى ‌از غذا کنم و با زبان بى روزه چشم بى روزه و گوش و قدم و قلم و عمل بى روزه پرونده اعمال را سیاه کرده باشم، در هر حال اى خداى بزرگ از تو مى خواهم که از گناهانم درگذرى ومرا ببخشى و بیامرزى.

اینک سخنى با تو اى برادر وخواهر، شما را به خدا قسم مى دهم که درسوگ من گریه نکنید و فقط به این صحبت فکر کنید که این برادرها و خواهرها و این پیروان حسین زمان به‌چه جرمى در زیر حمله جلادان تاریخ اجسادشان قطعه قطعه شده و مى شود که جز این است که نداى حق سردادند آیا جز این فریاد زدند که ما مى خواهیم زندگى فقیرانه اى داشته باشیم اما زیر بار ظلم وننگ یزیدیان تاریخ نرویم.

 پس برادر و خواهر تومى دانى که گناه این شهیدان جز این نبوده است که فریاد حق سردادند و اینک تو برادر و خواهر که ناظر براین مجادله هستى قضاوت کن ،قضاوت در خود و براى خودت و درحضور خدا که چه هستى و چه مى کنى و در جبهه حق و باطل کدام سو را گرفته اى؟ آیا تن به ذلت یزید داده اید یادست بیعت با حسین ؟

برادر و خواهر ،بدان که در جهان دو راه بیش نیست یا راه حسین است یا راه یزید، جز راه حسین هر راه دیگرى که برگزیده اى ،گرچه به گفتار با یزید نیست ،لیکن درعمل راهى جز راه یزید نیست .